؟؟؟؟؟؟

دلم.....

 

دلم به بهانه ی همیشگی

گریست.....

بگذار بگرید و بداند هر آنچه خواست همیشه نیست.

+نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,ساعت13:1توسط mandana |

 

دریا برای مرغابی تفریحی بیش نیست

اما برای ماهی زندگیست

پس برای کسی که عاشقته ماهی باش نه مرغابی...

باشه؟ حتما ؟قول میدی ؟یعنی باور کنم؟آفرین پس همیشه ماهی باشین.

+نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,ساعت1:56توسط mandana |

 

چه خوش خیال است

فاصله را میگویم

به خیالش ترو از من دور کرده.....

نمیداند....

جای تو امن است

اینجا در میان دل من.....

                                

+نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,ساعت1:46توسط mandana |

 

هر آنچه خواستم نیامد به دست

چون که بیگانه بودم به این دنیای پست

در پی آب بودم کوزه به دست

چون که آب یافتم کوزه شکست......

                                         

+نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,ساعت1:37توسط mandana |

 

بین رویای شبانه جست و جویت میکنم

نرگس غشق منی هر لحظه بویت میکنم

برگ برگ خاطراتم را خزان بر باد داد

ای گل ناز بهاری آرزویت میکنم......

 

+نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,ساعت1:23توسط mandana |

می نویسم دفتری با اشک و آه

در شبی تاریک و سیاه

می نویسم خاطرات از روی درد

 تا بدانی دوریت با من چه کرد.....

                    

+نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت23:13توسط mandana |

شاید فاصله چهره ها را از هم دور کند

اما هرگز نمیتواند سدی

بین قلب ها شود...

+نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت23:8توسط mandana |
زندگی


در زندگی یاد گرفتیم

عاشق شویم

رویایی شویم

فریاد بزنیم

درد و دل کنیم

گریه کنیم

بخنیدم

اما یاد نگرفتیم خوبان را فراموش کنیم.

+نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت22:53توسط mandana |

شاد باشی که من از شادی تو دلشادم

تا تو شادی ز غم هر دو جهان آزادم

لذت زندگی من همه خرسندی توست

بی وفایم گر وفایت برود از یادم.

+نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت22:46توسط mandana |

 

 

 

خوشتم گرکه"ilove you "احب"دوست دارم

بابا با چه زبونی بگم دوست دارم.

 

                   بابا دوست دارم دیگه بفهم.

+نوشته شده در پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:,ساعت21:50توسط mandana |

 

میدونی چرا غروب سرخه؟

وقتی میبینه ما از هم دوریم آتیش میگیره......

+نوشته شده در پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:,ساعت21:41توسط mandana |

 

 

 

نگذار دیگران نام تو را بدانند

همین زلال بیکران چشمانت برای پچ پچ هزا ساله ی آنان کافیست...

      

                                 

 

                                              

+نوشته شده در پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:,ساعت13:34توسط mandana |

 

در تاریکی شب سه شمع روشن کردم

اولی برای بودنت...

دومی برای دیدنت...

سومی برای بوسیدنت...

در آخر هر سه را خاموش کردم

  برای در آغوش کشیدنت.

+نوشته شده در پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:,ساعت12:47توسط mandana |

 

مینویسم دفتری با اشک و آه

در شبی تاریک و غمگین وسیاه

مینویسم خاطرات از روی درد

تا بدانی دوریت با من چه کرد.....

 

+نوشته شده در سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,ساعت21:34توسط mandana |
قلب...

قلب خانه ایست با دو اتاق خواب در یکی رنج

و در دیگری شادی زندگی میکند...

نباید بلند خندید چون ممکن است رنج در اتاق

دیگر بیدار شود.

+نوشته شده در سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,ساعت21:2توسط mandana |

واقعیتش همینه پسرای این دوره و زمونه همشون اینجورین.....

+نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:,ساعت2:19توسط mandana |
لبخند بزن

 

لبخند بزن

بدون انتظار پاسخی از دنیا

بدان روزی دنیا آنقدر شرمنده میشه که

به جای پاسخ لبخند

با تمام سازهایت میرقصد.....

+نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:,ساعت2:2توسط mandana |
افسوس

 

افسوس

آن زمان که باید دوست بداریم

کوتاهی میکنیم

آن زمان که دوستمان دارند لجبازی میکنیم

و بعد برای آنچه از دست رفته آه میکشیم....

+نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:,ساعت1:55توسط mandana |
دلتنگ

 

گاه دلتنگ میشم دلتنگتر از همه

گوشه ای مینشینم و حسرتهایم را مرور میکنم

نمیدانم کدام خواهش را نشنیدم

و به کدام دلتنگی خندیدمکه دلتنگم......

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:,ساعت1:45توسط mandana |

 

یکی قشنگی مزرعه رو میبینه

یکی کثیفی پنجره

این تویی که تصمیم میگیری چی ببینی

امیدوارم همیشه قشنگ ببینی

حتی از پشت پنجره ی کثیف......

+نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:,ساعت1:29توسط mandana |
تنهایی

 

دیگر تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم

کرد.....

یک بار قسمت کردم

چندین برابر شد....

+نوشته شده در چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:,ساعت18:0توسط mandana |
خواهش میکنم

 

خواهش میکنم

بی حوصلگی هایم را ببخش

بدخلقی هایم را فراموش کن

بی اعتنایی هایم را جدی نگیر

در عوض من هم تو را میبخشم

که سبب همه ی اینهایی....

+نوشته شده در چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:,ساعت17:47توسط mandana |

 

ماهواره نصب کم ها کو فرکانست

خاطرخات بیمه پا ننه شانست

ال ام بی چرخنم وه گوشه ی چمت

تصویرت صافه خیش ارا دمت.

 

+نوشته شده در چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:,ساعت17:35توسط mandana |

 

 

دنیا رو بدون خانمها تصور کن

بازار خلوت پولها اضافه

خیابان خلوت

شیطون بیکار

مخابرات ورشکست

همه میرن بهشت.

هه هه هه....

+نوشته شده در چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:,ساعت17:30توسط mandana |

قبله یعنی حلقه ی چشم مستت

ضریح اونه که دست بزارم تو دستت

بجای مهر سرمو بذار رو شونت

بجای دخیل پامو ببند به خونت.....

 

+نوشته شده در سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:,ساعت13:23توسط mandana |
گرگ

دندان پزشک آخرین دندان گرگ را کشید

نگاهی به صورت گرگ انداخت و پوز خندی زد

گرگ زیر لب گفت بخند....

این است عاقبت گرگی که عاشق بره شود.

+نوشته شده در سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:,ساعت13:6توسط mandana |
باران

 

وقتی باران بی بهانه میبارد

                    وقتی تو در کنار من نیستی

وقتی غریبانه به تو می اندیشم

                   و وقتی صادقانه برایت اشک میریزم

در میان دلتنگی فریاد میزنم

                   تو عزیزترینم برای همیشه باقی بمان.....

+نوشته شده در دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:,ساعت14:53توسط mandana |
گاهی....

  

گاهی اشک از لبخند با ارزش تره

          جون لبخند رو به هر کسی میتوان هدیه داد

اما اشک رو فقط برای کسی میریزی

                                                که نمیخوای از دستش بدی

+نوشته شده در یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:,ساعت23:17توسط mandana |
دوست دارم

 

 

دوست دارم.....

نه به خاطر شخصیت تو بلکه به خاطر

شخصیتی که من هنگام با تو بودن پیدا میکنم.

 

 

 

 

+نوشته شده در یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:,ساعت14:44توسط mandana |
امشب

من امشب دستهایم را بالا برده ام

و از عمق وجود خود خدا را صدا میزنم

نمیدانم چه میخواهی

ولی امشب.....

برای تو

برای رفع غمهایت

 برای قلب زیبایت

برای آرزوهایت.....

به درگاهش دعا کردم و میدانم

خدا از آرزوهایت خبر دارد

و یقین دارم

دعاهایم اثر دارد......

+نوشته شده در شنبه 4 شهريور 1391برچسب:,ساعت12:21توسط mandana |
بیا

بیا گرگ بیا .....

به گله ی گوسفندان بزنیم

چشم در چشم های هراسان آنها ....

بگوییم سلام نترسید...

ما هم دل داریم

فقط آمده ایم دو کلام حرف بزنیم.....

 

+نوشته شده در پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:,ساعت21:50توسط mandana |
تابستان

 

 

تابستان که میشه

دلم شور میزنه نکنه طعم

گیلاسهای بازار مرا از خاطرت ببرد.....

 

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:,ساعت21:37توسط mandana |
من

من پذیرفتم شکت خویش را

پندهای عقل دوراندیش را

من پذیرفتم که عشق افسانه است

این درد دل آشنا دیوانه است

میروم از رفتن من شاد باش

از عذاب دیدنم آزاد باش

چون که تو تنهاتر از من میروی

آرزو دارم تو هم عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی درد را

معنی برخوردهای سرد را.......

 

+نوشته شده در پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:,ساعت21:11توسط mandana |